مهدی میرآبی، نویسنده و روزنامهنگار، در یادداشت ارسالی که در اختیار “پایگاه خبری صدای میناب” قرار داد نوشت :
باشگاه آسای میناب با رویکرد جوانگرایی، همهی بازیکنانش را زیر بیست و یکسال که بیشترشان بومی بودند انتخاب و روانه مسابقات نمود، آنها با دست خالی و بدون اینکه حتی یک ریال (از سوی شهرستان، استان و نهادهای دولتی.) کمک بگیرند بازیها را با شایستگی به اتمام رساندند.
نائب قهرمانی با دست های خالی…
این باشگاه جهت آماده سازیِ بازیکنانش بابت هر جلسه تمرینی که در سالن دولتی شهرستان میناب (یادگار امام) انجام میداد پول واریز میکرد.
رسیدن به نایب قهرمانی در یک ورزش گروهی در بستری غیر استاندارد و نامناسب بدون داشتن وسیله نقلیه اختصاصی برای انجام بازیهایی که باید مسافتهای بسیار طولانی را طی نمود و مخاطرات جادهای را به جان خرید و همهی این کاستیها را تاب آورد و تحمل کرد از رسیدن به صد مقام قهرمانی ارزشمندتر است.
به گمانم سرمربیِ این تیم در کنار قابلیتهای بالای فنی، روانشناسیِ این رشتهی ورزشی را خوب میشناسد و به مسائل ظریف آن آگاه است. تزریق چنین انگیزهای در میان بازیکنانی که بیگمان هر کدامشان درگیر دغدغههایی نظیر تأمین معیشت، شغل و رفاه برای آینده هستند کار سادهای نیست.
اگر همین بازیکنان مثل همتاهای خود در باشگاههای متمول(کاله، مهرام، شیمیدر و…) از این دغدغهها به دور بودند و بابت هر فصل بازی، پول هنگفت دریافت میکردند و از تغذیه، سالن اختصاصی، البسه؛ شرایط تمرین حرفهای بهرهمند بودند چه قلّههای بلندتری را که فتح نمیکردند.
آسای میناب بدون حتی یک باخت تا فینال پیش رفت. در فینال مقابل تیمی نتیجه را واگذار کرد که منتخبی از تیم ملی جوانان بود. لازم به ذکر است که فدراسیون این تیم را جهت هماهنگیِ هر چه بیشتر برای مسابقات آسیایی در این لیگ شرکت داده بود.
تحلیلی ساده نشان میدهد در شهر کوچکمان، چه استعدادهای بزرگ و گرانبهایی نهفته است. که فقط و فقط بخاطر فقر، نبود حداقل امکانات، نداشتن حامی شکوفا نمیشوند و از بین میروند.
آیا ممکن است روزی بچههای این دیار به امکانات پایتخت نشینان، کلان شهرها و باشگاههای ثروتمندی که ذکر کردم برسند؟ حتی اگر در همین یک ورزش (که بچهها تواناییهای خود را به اثبات رساندهاند.) سرمایهگذاری شود بسیاری از حسرتها از بین رفته و آرزوهای بسیاری بر آورده میشود.
از فرمانداری، شهرداری و سایر نهادها که ردیف بودجه فرهنگی دارند انتظاری ندارم در یک همایشی از تکتک بازیکنان و کادر تقدیر و تشکر به عمل آورد.اما این شهر افراد سرشناسی دارد که در بخش خصوصی و کسبوکار انسانهای موفقیاند و گاه و بیگاه بدون هیچگونه چشمداشتی امکاناتی را برای ارگانهای حساس فراهم میآورند. تقدیر و تشکر از این بازیکنان به همراه پاداشی مایهی دلگرمی و خوشحالیشان خواهد بود و ارزش آن کمتر از خرید اقلام سرمایشی به مدرسه و یا تجهیز دستگاهی برای بیمارستان نیست.