بعضی کارها و اقدامات عملیِ نهادها واقعاً نباید روی زمین بماند، بماند منجر به فاجعه میشود. از جمله کمبود آمبولانس، آتش نشان، نیروهای نجات غریق، تعلل در کمک به آوارگان و…
من معتقدم هر دولتی با هر گرایشی که در راس کار باشد نباید در نوع مدیریت و عملکرد این نهادهای حساس خدشه و خللی ایجاد شود. اما متأسفانه در کشور بخاطر مسائل حاد سیاسی، کارآمدیِ سیستم ها در بسیاری از حوزهها به شدت تنزل یافته و به تبع آن نارضایتیِ عمومی افزایش پیدا کرده است.
روز شنبه سیزده آبان حوالی ساعت ۱۰ شب شخصی از تیرور که گویا پدرش دچار حمله قلبی شده از پایگاه ۱۱۵ میناب درخواست آمبولانس مینماید اما از طرف کارشناس پاسخ میگیرد: “آمبولانس نداریم…” دلیلاش را جویا میشود. کارشناس میگوید: “خراب است، شیشههایش شکسته… خودتان بیمارتان را اعزام کنید بیمارستان…”
خب به این خانواده با این درجه از آشفتگی و نگرانی و اضطراب چه حالی دست میدهد؟! جز آنکه بر میزان استرس و نا امیدی از نجات جان عزیزشان افزوده میشود. شاید وسیله شخصی نداشته باشند و آژانس هم در دسترس نباشد باید بنشینند و با آه و فغان و زاری گرد خاک بر سر و صورت بپاشند؟!
طبق تحقیقاتم حق با آقای ب (کارشناس پاسخ دهنده بود.) گویا چند روز پیش عدهای به یکی از آمبولانسها در محله بهمنی حمله میکنند و شیشههایش را میشکنند اما آیا این پاسخ قانع کنندهای از طرف پایگاه امداد رسان است؟! شیشهاش شکسته موتورش هم معیوب شده؟ چرا در اولین اقدام تعمیر نشده؟! آمبولانس پشتیبان کجاست؟
مطابق استاندارد به ازای هر ۵۰ تا ۶۰ هزار جمعیت باید یک پایگاه اورژانس وجود داشته باشد. بر همین اساس میناب باید دستکم دارای ۵ پایگاه شهری باشد. با ۶ آمبولانسِ مجهز. اما اکنون فقط دارای دو پایگاه است و بدتر و غمانگیزتر اینجاست که علیرغم کمبود شدید آمبولانس متولیان و مسئولان زیربط اقدامی اساسی برای تعمیر ۴ آمبولانسِ معیوبی که در پارکینگ پایگاه شماره یک خاک میخورند صورت ندادهاند!
آیا در این وانفسا تعمیر این آمبولانسها نیاز به بودجه کلان و مدیریت انقلابی و نامهنگاریهای فوق محرمانه دارد و باید دستور از بالا صادر شود یا با داشتن کمی اخلاق و وجدان و مسئولیتپذیری مسئله حل میشود؟
باور کنید اگر از خیرین میناب درخواست میکردید احتمالاً تاکنون هزینههای تعمیرشان تأمین شده بود.
من در این مقاله دیگر نمیخواستم دانشگاه علوم پزشکی استان را متولی و مخاطب اصلیِ این وضعیتِ پر آشوب قرار دهم اما از آنجا که مرکز بهداشت این شهرستانِ “به اسم ویژه” مدتها فاقد مدیر بود و تازه یک هفته است صاحب رئیس شده، ناچار شدم آقای جاودان (رئیس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان) را مسئول اصلی رسیدگی به این وضع قلمداد کنم. دکتر جاودان که سابقه حضور در جبهههای جنگ را دارند و از جانبازان وطن محسوب میشوند، نقش و ضرورت وجود آمبولانسها را در حیات و ممات انسانها را به خوبی درک میکنند. از همین رو انتظار میرود در اولین اقدام به این وضعیت تأسف بار رسیدگی نمایند.