مهر، این فصل تازهی سواد آموزی، با همهی مشقتهای مالیای که دارد و کام خانوادهها را از این جهت تلخ کرده است، باز در خود نکاتی برای رعایت حال دانشآموزان دارد که اولیا باید به آن توجه کنند.
در داخل مدرسه هم دغدغه و مشکلات مدیران کمتر از خانوادهها نیست. در کنار مصائبی از قبیل کیفیت پایین آموزش، کمبود نیرو، دیر رسیدن کتاب، خرابیِ وسایل سرمایش و دهها و صدها مشکل دیگر آنچه گویا از هر دو سمت به فراموشی سپرده شده و یا کمتر به آن توجه میشود نوع رفتوآمد محصلین است. رفتوآمدِ پرخطری که گاه منجر به آسیب جدی و تلفات جانی میشود.
دانشآموزانی که با موتورسیکلت رفتوآمد میکنند به علت سن پایین فاقد توان و تجربهی لازماند و وقتی اسیر جو و هیجان میشوند سطح ایمنی و امنیتشان به پایینترین حد ممکن میرسد.
در کنار این شرایط حتی اولیایی که خود با موتورسیکلت، بار سرویس کودکشان را به دوش میکشند به علت بیتوجهی، آنها را در معرض خطر قرار میدهند.
چند روز پیش، حوالیِ ظهر در بلوار ولیعصر دانشآموزی را دیدم که پشت ترک موتور پدر داشت چرت میزد. به قدری خوابآلود بود که هر آن ممکن بود بیفتد. خیلی سریع پدرش را متوجه این موضوع کردم و گفتم او را جلو خودش سوار کند…
من شرایط خانوادهها را درک میکنم. واقعاً در توان بسیاری نیست ماشین کرایه کنند و هزینه ایابوذهاب پرداخت کنند. اما تهیه کلاه ایمنی برای خود و فرزندانشان هزینه چندانی ندارد که بخاطرش امنیت خود را به خطر بیندازند.
مهدی میرآبی
نویسنده و روزنامهنگار