مدت زیادی بود که رانندگان وسایط نقلیه سنگین از ساعتها معطلی در صفهای دریافت گازوئیل گلایه میکردند اما این بیماری توقف طولانی در صف، به وسایط نقلیه سبک و بنزینی هم سرایت کرد. صدای اعتراض مردم و معطلی مدید در صفها بلند شد، نماینده ولی فقیه در استان خواستار ورود دولت به این مسئله و جلوگیری از گرفتاری مردم در صفهای طویل شد، استاندار هرمزگان هم تأکید کرد سوخت کارتهای آزاد به مردم نمی رسد .رئیس کل دادگستری هم معطلی ۷هزار کارت سوخت در باجه های پستی را دلیل تشکیل صفهای طولانی اعلام وعلت جمع آوری کارتهای سوخت آزاد در برخی جایگاه ها را معطل نماندن افرادی که دارای کارت سوخت هستند عنوان نمود.
کمیسیون برنامه ریزی، هماهنگی و نظارت بر مبارزه با قاچاق کالای هرمزگان به ریاست استاندار تشکیل جلسه داد. و تصمیمات جدیدی را اتخاذ کرد که خروجی آن تسریع در تحویل کارتهای باقیمانده در باجه های پستی ، قطع سهمیه سوخت برخی وسایط نقلیه دولتی ، اتخاذ تصمیمات جدید در راستای اعطای سهمیه سوخت اورژانس و شناورها ،اصلاح نواقص دوربین پلاک خوان در جایگاهها و موارد دیگر بود.
بهرحال قاچاق سوخت به عنوان مهمترین دلیل در بروز این وضعیت عنوان شد. مسئله مهم اینست که چرا قاچاق سوخت؟ آیا ریشه های آن مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است؟ متولیان میگویند هر سه روز یک سوخت بر جانش را از دست میدهد، سال گذشته ۱۲۰ نفر در جادههای استان در اثر تصادف با سوختبران جان باخته اند. سال ۱۳۹۹ سید مصطفی اعلمکمالی، مجید پرهون و محمود پودات، مصطفی سلیمانی و مرتضی ذاکری پنج آموزگار مینابی دبستان پسرانه حارث بندر کرگان بر اثر انحراف به چپ یک وانت نیسان حامل قاچاق سوخت درگذشتند. در پنجمین روز از شهریور ۱۴۰۱ نیز پنج نفر در حادثه انفجار و آتش گرفتن چهار دستگاه خودروی حامل سوخت قاچاق در جاده بندرعباس – میناب جان باختند. ۲۵ اردیبهشت ماه امسال تصادف خودروی حامل قاچاق در جاده میناب هشت کشته بر جا گذاشت، هفت نفر از جانباختگان سرنشین پژو اعضای یک خانواده بودند. معاون اجتماعی مرزبانی استان هرمزگان گفت: از ابتدای سال جاری تا کنون ۱۵ نفر از نوزاد سه ماهه گرفته تا پیرمرد ۸۰ ساله در جادههای این استان در آتش سوخته و جانشان را از دست دادهاند. این درحالیست که دهها نفر در همین جاده بواسطه تصادم با خودروهای سوخت بر مصدوم، معلول و از کارافتاده شدهاند.
دهها خانواده عزادار عضو از دست رفته شان هستند، دهها طایفه و قوم خسارت جانی و مالی دیدهاند. اینها تنها بخشی از عوارضات قاچاق سوخت بود. هیچ انسان منصفی از درد دیگران خوشحال نمیشود. هیچ فرد قانونمندی بر طبل گسترش قاچاق سوخت نمیکوبد. اما همه بر یک اصل اتفاق نظر دارند چرا جوان هرمزگانی حاضر است جانش را برای سوختبری کف دست بگذارد؟ آیا فقر و تنگدستی عاملی در جهت اقبال به سمت سوختبری نیست؟ فرضیه دیگر اینکه آیا اگر نرخ بیکاری در استان اینقدر نبود بازهم شاهد هجوم افراد به سوی مشاغل غیر مجاز و پردرآمد می بودیم؟ چرا برخی صنایع، مراکز عرضه خدمات، بنگاهها همچنان حاضرند تولید خود را به شدت کاهش داده اما سوخت دریافتی را به صورت غیرمجاز عرضه نمایند؟ پس باید ساکنان استانهای مرزی را مورد توجه قرار داد.
باید ریشههای سوختبری، کولبری، قاچاق کالا و مواد مخدر به دقت مورد تعمق قرار گیرد. دوباره به موضوع برگردیم اما آیا با تصمیمات اتخاذ شده صفهای طویل از بین خواهد رفت؟ و آنگونه که دادستان مرکز معتقد است میانگین توقف در صفهای سوخت گیری به ۶ تا ۸ دقیقه خواهد رسید؟ شاید این اتفاق در بندرعباس به دلیل تکثر جایگاهها و اختصاص ۴جایگاه ترنج، نارگیل، آفتاب و جرون به ارائه بنزین با کارت آزاد ممکن شود اما در شهرستانها که نه امکان اختصاص جایگاه ویژه وجود دارد و نه تعداد نازلها به اندازه کافی است، چه باید کرد؟ به عبارت روشن تر طرح تفکیک جایگاههای عرضه سوخت بر اساس کارت سوخت شخصی و آزاد که از ۲۱ تیرماه در استان آغاز شده در همه شهرستانها قابلیت اجرا دارد ؟. گاهی اوقات جایگاهها که بیش از ده نازل دارند فقط با دو نازل خدمات می دهند. چرا جایگاهها به ظاهر چنین وانمود میکنند، حداقل در یک ماه گذشته حتی یک پمپ بنزین در شرق هرمزگان از رودان تا جاسک وجود نداشت که همه نازلهای جایگاه فعال باشد.
علت چیست؟ آیا احتمال ندارد موضوع دستوری باشد؟ اگر این اتفاق عمدی نیست باید آن را درکتاب رکوردهای گینس ثبت کرد که در همه جایگاهها بطور هماهنگ تعدادی از نازلها معیوب میشوند و تعداد قلیلی کجدار و مریض خدمات میدهند. این اتفاق نادر جز در استانهای مرزی در هیچ جای کشور قابل رؤیت نیست.
براستی معطلی صدها خودرو بنزینی که زیر بار کولر روشن هستند چه میزان گرما تولید می کند ؟ چه میزان سوخت ناشی از معطلی در این صفها هدر میرود؟ چه میزان به آلایندگی هوا افزوده میشود؟ چقدر سوخت روی اعصاب مردمان دیار مناطق مرزی راه میرود؟
برای شهرستانهایی مانند رودان، میناب، جاسک و بشاگرد در شرق و بندرلنگه و پارسیان در غرب که در مسیر تردد به شهرها و استانهای دیگر قرار دارند، چه تدابیری اندیشیده شده است؟ نقش فرمانداران در مدیریت و ساماندهی وضعیت بغرنج صفهای طولانی چیست؟ به نظر میرسد قاچاق سوخت و صفهای طویل درد مشترک ساکنان استانهای مرزی است. بقول پرویز مشکاتیان: تنها نمان به درد/کین درد مشترک -هرگز جدا جدا/درمان نمیشود.