مراسم رونمایی در ابتدا با سخنرانی سیدجواد رضایی، معلم نمونه و پیشکسوتِ ادبیات شروع شد. وی ضمن تبریک و شادباش به نویسنده، کتاب یادداشتهای نیمهشب را کتابی ارزشمند در حوزه گزینگویه دانست و به معرفی کامل نویسندهی کتاب پرداخت و گفت: مهدی میرابی نویسنده و روزنامهنگار و شاعری است جوان که حوزه کاریاش شعر، داستان کوتاه، نقد ادبی و گزینگویی است. علاقه به مطالعه کتاب و روزنامه و عشق نوشتن در نوجوانی همچنین دیگر قابلیتهای فردی به او این توانایی را داده که بتواند در گونههای مختلف ادبی طبع آزمایی کند و نثر شیوا و روانی داشته باشد.
یکی از ویژگیهای کتاب یادداشتهای نیمهشبِ او کوتاه نویسی است که به قول صادق رحمانی نگارندهی سرآغاز این کتاب «نویسندگان هنگامی که بخواهند آثارشان از انسجام و هماهنگی درونی برخوردار باشد به کوتاه نویسی روی میآورند تا بتوانند با کمترین واژگان بیشترین تأثیر عاطفی را بر خواننده و مخاطبان خود داشته باشند.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: ویژگی دیگر میرابی مطالعه کتابهای تاریخی است که باعث شده هم از تاریخ کشورمان اطلاع خوبی داشته باشد و هم بتواند تحلیلهای خوبی از مسائل مهم روز منطقه و کشور ارائه نماید و درباره مسائلی که در اطرافش میگذرد بیتفاوت نباشد و از این رهگذر، رسالت خطیر نویسندگی و روزنامهنگاریاش را به انجام رساند.البته در هر دوره زمانی آگاه بودن و آگاهی دادن و آگاهی داشتن هزینههایی در بر داشته است. اینکه کسی در این دنیای وانفسا قلم به دست گیرد و از آگاهی و درد و رنج مشترک بنویسد و بگوید جای بسی افتخار است.
وی ادامه داد: به فرمایش بزرگان، نویسندههای مسئول و با ایمان درد و انگیزهای برای نوشتن دارند و هدفی عالی و والا را در نوشته خود دنبال میکنند. و هرگز از جاده حقوحقیقت دور نمیشوند و قلم خود را به چیزهایی بیارزش مانند پول و جاه و مقام نمیفروشند و به غرض و کینه و حسد نمیآلایند و مطامع شخصی را بر مصالح و منافع عمومی و میهنی بر نمیگزینند.
وی در همین راستا به سخن مولانا اشاره کرد و گفت: هر که او را بیدارتر پر دردتر- هر که او آگاهتر رخ زردتر.
مدیر بنیاد حکمت و فرهنگ میناب در پایان افزود: امیدواریم که در فرصتهای دیگر بتوانیم این جوان علاقهمند را بیشتر بشناسیم و به عنوان یک الگوی موفق در عرصه شعر و ادب به جامعه خود، به ویژه جوانان عزیزمان معرفی کنیم. البته ایشان موفقیتهای زیادی پیشرو دارند که برایشان از صمیم قلب آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون داریم
در ادامهی این مراسم، دکتر علی شیخآبادی استاد دانشگاه نیز در سخنانی ضمن تبریک به نویسنده جهت انتشار کتاب، در مورد سبک بیان خاصِ کتاب نکاتی را مطرح کرد.
وی گفت: گزینگویه یا جملات قصار یا نکته و یا حتی اشارَه در برابر پند و وضع و عبارت قرار میگیرد. اگر عبارات را ما شرح و بسط دهیم و تفسیر کنیم، پند و اندرز و در حقیقت عبارت نامیده میشود، اما اگر همان تعاملات را به صورت جملات بسیار کوتاه بیان کنیم گزینگویه نامیده میشود.
دکتر شیخآبادی در ادامه به جایگاه تاریخیِ گزینگویهها در تعاملات فلسفی و عرفانی اشاره کردند و افزودند: این سبکِ بیان از دورانهای نخستین تمدنهای انسانی با ما بوده است. در مصر باستان جملهای است که به خط هیروگلیف نوشته شده «زندگی را بزین که مرگ را نخواهی زیست.»
در یونان باستان سُقراط را داریم که جملهای بسیار عمیق و پرمغزی دارد «و خودت را بشناس.»
راجع به همین جمله بدون اقرار اگر هزاران کتاب، مقاله و نوشته بنویسیم نمیتوانیم درست آن را تبیین کنیم .
بعدها در عرفان اسلامیِ ما جملهی بسیار معروفی است که میگوید مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ «هر که خودش را بشناسد خدای خودش را خواهد شناخت.»
وی در ادامه به بزرگان دیگری از قرن ۱۷ و ۱۹ اشاره کرد که هر کدام به سبک خود و به پیروی از مکاتب دوران خود جملات قصاری را پروراندند. پاسکال، هِگل، شوپنهاور و نیچه که زبانی سخت در بیان جملات در پیش میگرفت و هر کسی را یارای درک آن نبود مگر افرادی که شناختی عمیق از مباحث فلسفه و عرفانی داشتند.
این استاد ادبیات به افراد برجستهی ایرانی هم اشاراتی داشت که بیان حرفها و جملات قِصارشان مخاطراتی برایشان پدید آورد و مشخصاً از منصور حلاج با جملهی معروف «اناالحق» نام برد که صرفاً با بیان همین جمله جانش را از دست داد. زیرا کسانی که به دنبال گزینگویهها میروند علاوه بر این که اسرار را فاش میکنند در حقیقت به نوعی اسرار را میپوشانند. اسرار را فاش میکنند برای افرادی که توان درک آن را دارند و میپوشانند از نامحرمان. به همین خاطر اغیار از درک گزینگویهها محروم هستند و گاهی مواقع چون نمیتوانند درکش کنند متأسفانه با نویسندگان گزینگویهها در میافتند.
دکتر شیخآبادی در پایان افزود: این سبک نوشتاری و بیان افکار در میان نسل امروز طرفداران زیادی دارد و مخاطبان به ویژه نسل جوان حوصلهی خواندن مطالب طولانی و تصاویر پرحجم را ندارند.
استاد شیخآبادی به دو واژهی عشق و رنج اشاره کرد که در کتاب بسامد زیادی داشته است.
وقتی به کلمهی عشق از او میرسیم درمیابیم که از نگاه ایشان عشق، آنگونه که در عرفان بیان شده یک مقولهی ازلی و ابدی نیست، نگاه ایشان به عشق با استناد به یکی از جملات «عشق ثروتی است که اگر آن را از دست دادی ورشکسته میشوی و نمیتوانی همچون سابق زندگی کنی.» اینگونه است که میتواند امروز باشد و فردا نباشد.
در پایان ابراز امیدواری کردند که وقتی با آثار بعدی این نویسنده روبرو میشویم همچون کتاب «یادداشتهای نیمهشب» نظر مخاطب را جذب نماید و خلاقانه و نوآورانه باشد.
در ادامهی مراسم راشد انصاری شاعر، روزنامهنگار و طنزپرداز استان نیز در سخنانی گفت: «یکی از شیرینترین لحظات زندگی من، شنیدن خبر چاپ کتاب و دیدن و خواندن کتابی جدید است.» وی افزود: «آقای میرابی به نوعی همکار بنده در روزنامهی ندای هرمزگان است و ایشان را از نزدیک میشناسم. مهدی جوانی است باسواد و اهل مطالعه. این را هم بگویم که منظور من از سواد، تحصیلات نیست، هر چند ایشان تحصیلات آکادمیک هم دارند.»
انصاری گفت: «این جانب به شخصه قبول ندارم که ژورنالیسم و به اصطلاح کسی که ستون نویس روزنامه است آثارش سطحی و تاریخ مصرفدار است و ماندگار نیست.
وی در ادامه به تعدادی از نویسندگانِ بزرگ ایران و جهان اشاره کرد که از کار با روزنامه شروع کرده و هر کدام از چهرههای مطرح و تأثیرگذار در ادبیات جهان شدهاند.
انصاری گفت: «گابریل گارسیا مارکز، ارنست همینگوی، مارک تواین، جیووانی گوارسکی، ماریو بارگاس یوسا، جورج اورول، اُ. هنری، دهخدا، جلال آلاحمد، نسیم شمال و…» کسانی بودند که در وهلهی نخست روزنامهنگار بودند.»
راشد انصاری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به کتاب یادداشتهای نیمهشب گفت: «هر چند این کتاب را ندیده بودم تا این که همینجا داخل سالن و با عجله خواندم، اما معتقدم آدمهای امروزی فرصتی برای مطالعهی آثار بلند، مثل رمان، داستان بلند، قصیده و شعرهای بلند را ندارند و از این جهت آقای میرابی با تیزهوشی و تیزبینیِ خوبی متوجه این قضیه شدهاند»
وی گفت: «امروزه در جهان شعرهایی شبیه به هایکو، و سن ریو، و در کشور خودمان شعر لیکو در شرق و جنوب شرق، هساشعر در شمال، ایکوکو در هرمزگان، فرانو در آستارا، سه گانی و سه لَختی، رباعی و همین جملات قصار و کاریکلماتور، طرفداران زیادی دارد».
انصاری افزود:«البته تکوتوکی از خوانندگانِ بیکار! هم مثل خود من هنوز پیدا میشوند که به عنوان مثال: کتاب ژاک قضا و قدری، عقاید تریسترام شندی و دکامرون را در یک یا مثلاً دو شبانه روز بخوانند.»
انصاری در ادامه با اشاره به بنیانگذار کاریکلماتور در ایران یعنی پرویز شاپور، همسر فروغ فرخزاد گفت: «احمد شاملو کسی بود که برای نوشتههای مرحوم شاپور نام کاریکلماتور را انتخاب کرد و این نوع کوتاه نویسی اگر چه بسیار شبیه جملات قِصار است اما وجه طنز آن بیشتر و چشمگیرتر است.»
این روزنامهنگار پس از قرائت تعدادی از جملات قصار از کتاب یادداشتهای نیمهشب اثر مهدی میرابی در خصوص نقاط قوت این گونه گزینگویهها سخنانی ایراد کرد و در ادامه تعدادی از گزینگویههای ویلیام شکسپیر و تعدادی از سن ریوهای ژاپنی را نیز قرائت نمود.











